آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

مسافرکوچولو

آیدااز27 تا 28 ماهگی

سلام من اومدم این ماه یه بخشیش که تعطیلات عید بود وخوب بود یه کوچولو بعد از تعطیلات سرما خوردم که خدا رو شکر زود خوب شدم. توی ایام عید از زبون بارانی به مامانیم می گفتم"خاله آرزو"وبه بابائیم می گفتم "عموحسین" توی همه ی روزائی که ماهی قرمزا مهمون خونمون بودن یه سوال خیلی مهم داشتم که این ماهی ها بالاخره کی می خوان از حموم دربیان؟؟!! علاقم به لگو بازی خیلی زیاد شده ودائم باهاش سرگرمم و اغلب اوقات هواپیمائی می سازم که قراره همگی باهاش بریم مشهد همچنان هیچ علاقه ای به کارتون یا تلویزیون ندارم که مامانیم از این بابت خیلیم خوشحاله لج کردن وجیغ جیغ وقهر رو خدا رو شکر کلا گذاشتم کنار واگه این دست دهن کردن و چیز میز دهن کردن رو هم کنار بذارم ...
19 فروردين 1395

نوروز95

سلام سال نو بازم مبارک امسال چهارشنبه سوری سوگند اینا پیش ما بودن آتیش روشن کردیم واز این آبشارها هم روشن کردیم برای عید خاله جونم اینا هم اومدن وبابودنشون به ما خیلی خوش گذشت وخیلی خوب بود شب عید جاتون خالی سبزی پلو ماهی وکوکوسبزی خوردیم آتیش وآبشار روشن کردیم وگفتیم وخندیدیم وصبح زود بیدار شدیم وکنار سفره ی هفت سین نشستیم ودعا کردیم و سال نو روتحویل گرفتیم وکلی هم عیدی گرفتیم خلاصه عید دیدنی رفتیم ویه روزم مهمون عمو محسن بودیم ورفتیم باغ رستوران، خلاصه تولد سوگندی رو هم توی عید گرفتیم وفردای تولدش خاله اینا رفتن ودائی علی اینا اومدن ویه کم پیشمون موندن ؛چون داداشیم کنکور داره امسال مسافرت نرفتیم ایام عید هوا حسابی سرد شده بود ولی از دیشب...
13 فروردين 1395
1